قرصِ قَمر...

شرح ندارد!

قرصِ قَمر...

شرح ندارد!

۱ مطلب در آبان ۱۳۹۳ ثبت شده است

آدم یک مقوای سفید بزرگ بردارد روش بنویسد " من خرم " برود وسط اعلم الهدا بایستد. حتی مقوا را طوری توی دستش بگیرد که هم این طرفی ها خوب ببینند هم آن یکی طرفی ها اما...

.

- اما صبح تا شب احساس خری را نداشته باشد که با یک تن بار توی گل گیر کرده. یا احساس گوزنی را که با آن قد بلندش دهنش به شاخه های بالایی و تر و تازه ی درخت ها نمی رسد.

.

- اما توی دلش به این فکر نکند که " اووووه حالا کو تا کنکور؟ " بعد برای خودش الکی ذوق مرگ شود.

.

- اما از روی جوگرفتگی قهر نکند، خط و نشان نکشد، احساساتی نشود، خر نشود حتی!!

  • خاتون